دکتر غلامعلي حداد عادل رئيس شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني گفت: موضوع تحول علوم انساني امري فراجناحي، ملي و انقلابي است و در چارچوب اصول انقلاب اسلامي جاي مي‌گيرد.
دکتر غلامعلي حداد عادل رئيس شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني گفت: موضوع تحول علوم انساني امري فراجناحي، ملي و انقلابي است و در چارچوب اصول انقلاب اسلامي جاي مي‌گيرد.
به گزارش روابط عمومی وزارت علوم، دكتر حداد عادل در همايش برنامه ريزي آموزشي و درسي كه با محوريت رويكردها و سياست‌هاي جديد وزارت علوم در حوزه برنامه‌ريزي آموزشي و درسي و دستاوردها و عملكرد گروه‌ها و كميته‌هاي برنامه‌ريزي درسي در محل اين وزارتخانه برگزار شد گزارشي درخصوص فعاليت‌هاي شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني ارائه كرد.
وي با بيان اينكه يكي از مأموريت‌هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، تحول در محتواي برنامه هاي علوم انساني است افزود: در اين زمينه فعاليت‌هاي مناسبي صورت گرفته و در نهايت در سال 1388 مقام معظم رهبري به صورت جدي‌تري اين موضوع را در ديدار با استادان دانشگاه‌ها مطرح فرمودند و شوراي عالي انقلاب فرهنگي آيين نامه اي براي تحقق اين امر به تصويب رساند كه به موجب آن شورايي با اختياراتي تعيين شد و اين شورا بيش از 5 سال است كه فعاليت خود را آغاز كرده است.
رئيس شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني تصريح كرد: در اين شورا استادان صاحب‌نظر دانشگاه‌ها و روساي دانشگاه‌هاي تهران و علامه طباطبايي و تعدادي از روحانياني كه تحصيلات دانشگاهي علوم انساني دارند عضو مي‌باشند و اين شورا تاكنون 105 جلسه در باب ضرورت تحول و ارتقاي علوم انساني تشكيل داده است.
وي در ادامه گفت: سوال مهمي كه در شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني درخصوص علوم انساني مطرح است اين است كه آيا جامعه و ملت ما علوم انساني موجود را با آگاهي از مباني آنها پذيرفته، رايج و تدريس كرده است . آيا نقد كافي و بررسي صورت گرفته يا خير؟ يك نگاه تاريخي حكايت از آن دارد كه هم علوم پايه و مهندسي و هم علوم انساني را بدون آگاهي از مباني فلسفي آن پذيرفته‌ايم.
دكتر حداد عادل افزود: در اين زمينه نياز به بررسي داريم حال بايد ببينيم مباني علوم انساني چه اندازه با مباني ما انطباق دارد و چه اندازه تضاد و تعارض دارد و در جايي كه تعارض و تضاد وجود دارد فكري كنيم و اين ماحصل علت و انگيزه و علت اصلي تحول در علوم انساني است و به معناي آن نيست كه ما قصد اعراض كلي از علوم انساني غربي را داشته باشيم.
وي خاطرنشان كرد: مقام معظم رهبري چندين بار تصريح فرموده اند كه وقتي مي‌گوييم تحول در علوم انساني، به معناي اين نيست كه دستاوردهاي مثبت و قطعي علوم انساني غربي را انكار كرده و كنار بگذاريم.
رئيس شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني در ادامه گفت: تحول در علوم انساني بيشتر نگاهي انتقادي در محيطي منطقي، علمي، آرام و به دور از دسته بندي‌هاي سياسي است. وي با اشاره به اينكه شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني در جلسات اوليه خود به موضوع مهمي در وضعيت علوم انساني توجه كرد و آن گسترش بي رويه رشته هاي علوم انساني در كشور بود اظهار داشت: همه ما به اين امر آگاهيم كه در سه دهه گذشته چه اتفاقي از حيث گسترش كمي در علوم انساني رخ داده و اگر رشته هنر را نيز جزو رشته هاي علوم انساني محسوب كنيم، بيش از 50 درصد دانشجويان كل كشور در رشته هاي علوم انساني تحصيل مي كنند .
وي تصريح كرد: شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني در آغاز كار خود تصميم گرفت توسعه كمي رشته هاي علوم انساني را متوقف كند اما پس از مدتي به نظر آمد موارد استثنايي نيز وجود دارد و بر اين اساس يك گروه 3 نفره متشكل از شورا و وزارت علوم به وجود آمد تا موارد خاص را در اين حوزه معين كنند.
دكتر حداد عادل گفت: تصميم ديگر شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني اين است كه از ميان همه رشته هاي علوم انساني به 15 رشته حقوق، علوم سياسي، علوم اجتماعي، روان شناسي، تاريخ، فلسفه، هنر، فلسفه دين، علوم تربيتي، معماري، اقتصاد، مديريت، زبان‌هاي خارجي ، مطالعات زنان و فرهنگ و ارتباطات اولويت داد.
وي افزود: امر ديگري كه صورت پذيرفت اين است كه تشخيص تحول رشته هاي علوم انساني بايد توسط استادان خود رشته ها صورت گيرد و كار شوراي تحول علوم انساني هدايت، نظارت، هماهنگي و هم افزايي است.
رئيس شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني خاطرنشان كرد: موضوع تحول علوم انساني به 4 موضوع محتوا و برنامه‌ها، استادان، دانشجويان و پايان نامه هاي دانشگاهي و مجلات پژوهشي تفكيك شده و در باب محتوا و برنامه ، چهار مفهوم اصلي اسلامي سازي محتوا و برنامه، بومي سازي، كارآمدي و روزآمدي مشخص شده است.
دكتر حداد عادل در خاتمه اظهار داشت: اعتقاد راسخ دارم كه تحول و ارتقاي علوم انساني كاري تمدن ساز است و بايد آهسته، پيوسته، با ايمان و بصيرت و به دور از تعصب و جنجال انجام شود و مستلزم هماهنگي و همكاري اين شورا با وزارت علوم، تحقيقات و فناوري است و تحول علوم انساني به همان اندازه كه مبنايي و محتوايي است مديريتي و اجرايي نيز است.