امام حسن عسگري(ع) به نقلي در ربيع الثاني سال ۲۳۲ قمري در مدينه منوره متولد شد. نام شريف آن حضرت حسن و كنيهاش ابومحمد و القابش به صامت، رفيق، زكي، هادي و عسكري معروف بودند. پدر بزرگوار آن حضرت امام هادي (ع) و مادرش بانويي صالحه به نام سوسن يا حديثه يا سليل بود. چون آن حضرت و پدر بزرگوارش امام هادي(ع) در سامرا در محله عسگر سكونت داشتند، آن حضرت را عسگري ميناميدند. (عسگر يعني لشكر و سپاه نظامي)
امام عسگري(ع) همراه پدرش امام هادي سختي هاي بسياري را تحمل نمود و بيشتر دوران زندگي خود را در پايتخت عباسيان يعني "سامرا" سپري كرد. امام حسن(ع) در حاليكه ۲۲ سال سن داشت امامت را پس از پدرش بر عهده گرفت. امام هادي (ع) بارها بر امامت امام حسن (ع) پس از خودش تصريح فرموده بود، لذا پس از شهادت امام هادي(ع) تقريبا تمامي شيعيان ۱۲ امامي، امامت حضرت را پذيرفتند. در آن ايام كه امام هادي(ع) را از مدينه به سامرا بردند تا تحت نظر حكمت عباسيان قرار گيرد، امام حسن عسگري (ع) را نيز به دستور متوكل عباسي به سامرا انتقال دادند و بخش عمده عمر امام (ع) در پايتخت عباسيان در سكوت مرگبار حكومت آنان گذشت.
مدت كوتاه حيات امام حسن عسگري(ع) به سه دوره تقسيم ميشود:
تا چهار سال و چند ماه امام (و به قولي تا ۱۳سالگي) از عمر شريفش در مدينه سپري شده، تا 22 سالگي به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا ميزيسته است و تا 29 سالگي يعني شش سال و اندي پس از رحلت امام دهم(ع) در سامرا ولايت بر امور و پيشوايي بر ستون را برعهده داشته است.
آنچه مهم است، توجه امام در فرصتهاي مناسب به آينده درخشان و تابناك اسلام و امت اسلامي بود كه توانست در سالهاي رسالت خويش ويژگيهاي دولت حضرت مهدي (عج) را يادآور شوند و در اين راه گامهاي موثري چون پاسخ به مسائل علمي، رد شبهات، توجه به اصحاب، برحذر كردن آنان در همكاري با خلفا، تقويت و تحكيم مباني امامت به صورت يك عقيده اسلامي، آماده كردن مردم براي غيبت امام مهدي(عج) و دعوت مردم به امامي كه غايب خواهد بود، بردارند. ولادت با سعادت آن حضرت را بايد نقطه عطفي در تاريخ تشيع دانست و اذعان داشت كه اين ميلاد در آيندهاي نه چندان دور تاريخ بشريت را دگرگون خواهد ساخت، چرا كه فرزند برومندش روزي دادگستر جهان هستي خواهد شد.
احادیثی از امام حسن عسکری (ع)
- از ما نيست كسي كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نيكي كرده است از خدا زيادي آن را بخواهد و اگر در آن كار بدي كرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوي او توبه نمايد.( اصول الكافي ، ج 4 ، ص 191)
- تدبير نيمي از زندگي است. (تحف العقول ، ص 425)
- عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف مى باشد. (مستدرک الوسائل: ج ۱۱، ص ۱۸۳)
- هر كه پدر و مادر را اندوهگين كند، آنان را ناسپاسي كرده است. (تحف العقول ، ص 425)
- براي هر چيزي دليلي بايد، و دليل خردمند تفكر است، و دليل تفكر خاموشي. (تحف العقول ، ص 406)
- دو خصلت و حالتى که والاتر از آن دو چیز نمى باشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان. (تحف العقول: ص ۴۸۹، س ۱۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۷۴، ح ۲۶)
- كم گويي، حكمت بزرگي است، بر شما باد به خموشي كه آسايش نيكو و سبكباري و سبب تخفيف گناه است. (تحف العقول، ص 414)
- بهترين چيزي كه به وسيله آن بنده به خداوند تقرب مي جويد، بعد از شناختن او ، نماز و نيكي به پدر و مادر و ترك حسد و خودبيني و به خود باليدن است . (تحف العقول ، ص 412)
- کسى که در مقابل مردم بى باک باشد و رعایت مسائل اخلاقى و حقوق مردم را نکند، تقواى الهى را نیز رعایت نمى کند. (بحارالأنوار: ج ۶۸، ص ۳۳۶)
- هرکس در دنیا در مقابل دوستان و هم نوعان خود متواضع و فروتنى نماید، در پیشگاه خداوند در زُمره صِدّیقین و از شیعیان امام علىّ (ع) خواهد بود. (بحارالأنوار: ج ۴۱، ص ۵۵)
- همانا رسیدن به خداوند متعال و مقامات عالیه یک نوع سفرى است که حاصل نمى شود مگر با شب زنده دارى ـ و تلاش در عبادت و جلب رضایت او در امور مختلف. (بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۸۰)
- کسى قدر نعمتى را نمى داند مگر آن که شکرگزار باشد و کسى نمى تواند شکر نعمتى را انجام دهد مگر آن که اهل معرفت باشد. (بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۷۸)